آنکه عشوه بکار برد. عشوه کار. عشوه ساز. (فرهنگ فارسی معین). شوخ چشم و دلفریب و دارای ناز و کرشمه. (ناظم الاطباء). زراق: بالابلند عشوه گر نقش باز من کوتاه کرد قصۀ زهد دراز من. حافظ
آنکه عشوه بکار برد. عشوه کار. عشوه ساز. (فرهنگ فارسی معین). شوخ چشم و دلفریب و دارای ناز و کرشمه. (ناظم الاطباء). زراق: بالابلند عشوه گر نقش باز من کوتاه کرد قصۀ زهد دراز من. حافظ